در کتاب زندگی می خوانیم
زندگی زیبا می شود .
ما آدمها گاهی چقدر زیبا می شویم وقتی آرام می شویم .
مثل یک نوزاد در گهواره زمان .
خوابمان می گیرد روزی که خسته ایم .
با دست ها می تواند ساخت یا باخت .
چرخ دنیا می چرخد .
و گاهی که درها را می بندیم ،
خدا از آسمان .
طنابی از جنس نور می کشد ؛
رنگ معجزه هر روز روی کف دست های ماست .
و خدا چقدر باید نزدیک باشد به چشم های ما ؟
صدای آب و رویدن گل و فصلی که بهار شد
می خشد دنیا در یک لحظه تنهایی ،
لبی ترک خورده می خواهیم برای دعوت باران .
و تو بخوان سروده پیامبران را .
زندگی را ندیده ایم هنوز ،
سفری در کار است ،
تازگی آنجاست و اینجا جای دلتنگی .
کتاب زندگی پایانی نخواهد داشت
چند روزی که از دفتر عمر باقیست
بیا بخوانیم حتی یه خط ، از راه زندگی .
درباره این سایت